باز آمد بوي (...) مدرسه ! 

 

باز پاییز آمد و قلبم گرفت
مهر ِ ماهِ مهر رنگ غم گرفت

یادم آمد روزهای مدرسه
آب بابا باد باران یک‌دو‌سه

روزهایی که برای من نبود
مدرسه انگار جای من نبود

مدرسه بند و حصاری تنگ داشت
با پر و بالِ غرورم جنگ داشت

مدرسه جولانگَهِ اعداد بود
جایگاهِ ذبح ِ استعداد بود

نه! نه‌اینکه ذهن من ذوقی نداشت
کس به کشف شور من شوقی نداشت

گرچه قلبم سخت دانشخواه بود،
سینه‌ام همواره دانشگاه بود(!)،

دردِ چوبِ ناظم و اخم ِ مدیر
عاقبت کرد از گریزم ناگزیر...

 نویسنده:مهدی استاد احمد